دستها را دریابیم…
پریسا برازنده
Category Archives: انسان شناسی زیستی و تکامل
انسانسنجی یا آنتروپومتری یعنی اندازهگیری بدن و اجزای آن و یکی از قدیمیترین شاخههای انسانشناسی زیستی محسوب میشود
گونه ی انسان مغزی بزرگ و سنگین دارد. این ویژگی چه از لحاظ سنت علمی و چه از لحاظ باور عمومی، دلیلی بارز و مبرهن بر متکامل تر بودن انسان نسبت به سایر همخویشان خود محسوب میشود.
یکی از ساز و کارهای تکامل ژنتیکی، تبادل “ماده ی ژنتیکی” درون جمعیت های متعلق به یک گونه یا نوع است که به آن “جریان ژنی” می گویند.
“تطابق” (adaptation) واژه ای است که معانی مختلفی از آن مستفاد می شود، بخصوص آنکه در حوزه های گوناگون علوم انسانی ازجمله انسان شناسی و زیست شناسی فراوان بکار می رود.
«انقراض» واژه ای است ناخوشایند و فاجعه بار در بیان نابودی کامل یک گونه یا جمعیت حیوانی. این پدیده بخشی از چرخه ی حیات و تکامل بر روی کره ی زمین محسوب می شود و در مسیر جایگزینی گونه های کامل تر از منظر تکامل با گونه های پیشین است.
«نمادسازی» منحصربه فرد ترین ویژگی انسان است که فرهنگ را برای او به ارمغان آورد.
این انسان های ۶ میلیون ساله که درحقیقت واسط جدایی میمون ها از انسانگونه ها به شمار می آیند، “انسان هزاره” نام گرفتند.
انسان شناسی زیست شناختی یا زیستی (biological anthropology) مطالعه بر روی انسان و سایر حیوانات بویژه نخستی ها (primates) از دیدگاه تکاملی.
“دیرین انسان شناسی” (paleoanthropology) دانشی است که به مطالعه ی فسیلهای باقیمانده از انسان نماها (hominids) می پردازد