یکی از موثرترین تحقیقات درخصوص یافتن وابستگیهای تاریخیِ قومی-زبانی در یک قلمرو مشخص، بررسی نظام نامگذاری عناصر طبیعی و مکانی نظیر “جای نامها” (اسامی قریه ها، روستاها، سکونتگاهها)، “آب نامها” (اسامی رودها، چشمه ها، کانیها، برکه ها)، “کوه نامها” (اسامی کوهها، تپه ها، قله ها، غارها)، “گیاه نامها” و “خوراک نامها” در زبان ساکنان آن قلمرو میباشد. این “نامها” بخش جدایی ناپذیر دورنمای تاریخی و زبانی یک منطقه ی بخصوص هستند و غالبا به لایه های زیربنایی آن زبانها تعلق دارند. دستکاری و تغییر این اسامی و نامها بر اساس رخدادها و اتفاقات سیاسی (انقلابها، کشورگشاییها، سلیقه های جناحی و …) در زمره ی آسیبهای جدی و گاه غیرقابل جبران به میراث فرهنگی یک اجتماع یا یک منطقه محسوب میشود.
کلاً در میان عناصر مختلف طی دگرگونیهای تاریخی و اجتماعی، جاینامها (کوهنامها، آبنامها و …) کمتر و دیرتر از سایر عناصر دچار تغییر میشوند. بسیاری از این جاینامها در مناطق مختلف ایران گویای اصالت ایرانی آن نامها و منطقهی مربوطه است. برخی از این جاینامها بسیار کهن و متعلق به دورهی پیش از مهاجرت آریاییان به فلات ایران است مثل نام “کاشان” که احتمالاً ریشه در اِتنونیم “کاسی” دارد. برعکس، برخی از نامها هستند که تن به اشتقاق ایرانی نمیدهند مثل “نطنز”. اصولاً ریشهیابی جاینامها کار دشواری است و خیلیوقتها براساس حدس و گمان صورت میگیرد؛ اما زبانشناس براساس الگوهایی چون شکل واژه، شکل آوایی هر نام، ریخت ترکیبی، بسامد واکهها، خوشههای آوایی معین در کنار شمّ و تجربهی خود میتواند پایهی زبانی قابل قبولی برای مشخص ساختن گسترهی تکوینی واژهها و جاینامها فراهم آورد. بنابراین هرگونه دستکاری در این نامها آسیبهای جدی به روند تکوین آنها و قطع خطسیر تاریخی فرهنگ بومی وارد خواهد ساخت. به قول گارنیک آساطوریان: “هر جاینامی فشردهی تاریخ و فرهنگ و بازتابدهندی ویژگیهای مکان و ایدئولوژی مردم است.